اضطراب و اضطراب اجتماعی
زندگی بشر در طی قرون متمادی دستخوش تغییر و دگرگونیهایی بوده که گاه تحت کنترل انسان و گاه وقوع این تغییرات خارج از حیطهی کنترل انسانی بوده است. یکی از گستردهترین قلمروهای پژوهش در چند دههی اخیر اضطراب و حوزههای وابسته به آن است. اگر چه نویسندگان، قرن بیستم را عصر اضطراب نامیدهاند، اما به طور حتم اضطراب در تمام دوران همراه بشر بوده است. اضطراب مفهوم جدیدی نیست و حتی در آثار مصریان باستان از آن سخن به میان آمده است(بک[۱] و همکاران، ۱۹۸۸).
اختلالات اضطرابی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است به طوری که در ایالت متحده آمریکا سالانه بیش از ۲۳ میلیون نفر به آن مبتلا میشوند و از هر چهار نفر، یک نفر با آن درگیر است(کرسون[۲]، ۲۰۰۰). اضطراب، معمولترین پاسخ به محرک تنشزا است. منظور از اضطراب، هیجانی است ناخوشایند که همهی ما درجاتی از آن را در قالب کلمههایی همچون«دلشوره، نگرانی، تنش، ترس» تجربه کردهایم(اتکینسون و همکاران، ۱۳۸۵ :۴۹۲). اغلب اصطلاح ترس[۳] و اضطراب[۴] به صورت مترادف بکار میروند. تمایزی که میتوان بین این دو اصطلاح قائل شد آن است که ترس، اغلب به ارزیابی اولیه از یک خطر واقعی برمیگردد. در حالی که اضطراب، بیشتر به حالت هیجانی نگرانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم اطلاق میشود. فوبیا (هراسها)، ترسهای اغراق آمیز و غالباً فلج کننده از رویدادها یا اشیاء خاص هستند. هراس با میل به اجتناب از محرکات ترس انگیز مشخص میشود وحشت زدگی[۵]، ترس شدید و ناگهانی همراه با تلاشهای عجولانه و دیوانهوار برای یافتن امنیت است(بک و امری[۶]، ۱۹۹۰). ترس و اضطراب به طور آشکار به عنوان جنبههای مهمی از رفتار انسان در مصر و یونان باستان شناسایی شدهاند. رولومی[۷]ریشههای تاریخی مفاهیم رایج اضطراب را از دیدگاههای فلسفی و مذهبی، پاسکال در قرن هفدهم و کیکیگارد[۸] در قرن نوزدهم دنبال کردند. در توجیه ترس، داروین[۹] نشانههای بیولوژیکی و رفتاری مشاهده پذیر و فروید[۱۰] بر اضطراب تمرکز میکند(ابوالقاسمی، ۱۳۷۴). اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر فرد در همه جوامع به عنوان پاسخ مناسب و سازگاری تلقی میشود. فقدان اضطراب یا اضطراب زیاد ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل توجهی مواجه سازد. اضطراب در حد متوسط و سازنده ما را وا میدارد که برای انجام امور خود، به موقع و مناسب تلاش کرده و بدین ترتیب زندگی خود را بارورتر و بادوامتر سازیم(دادستان، ۱۳۷۴).
اضطراب، نوعی احساس کلی در این باره است که امکان دارد اتفاق خطرناکی روی دهد، ولی فرد مطمئن نیست که چه اتفاقی، در کجا و چه موقع قرار است روی دهد. در هنگام اضطراب، فرد فرار نمیکند و حتی ممکن است به چیزی نزدیک شود تا از خطر احتمالی بیشتر آگاهی یابد(کالات، ۱۳۸۶: ۲۰۰). اضطراب، معمولترین پاسخ به محرک تنشزا است. منظور از اضطراب، هیجانی است ناخوشایند که همهی ما درجاتی از آن را در قالب کلمههایی همچون«دلشوره، نگرانی، تنش، ترس» تجربه کردهایم(اتکینسون و همکاران، ۱۳۸۵: ۴۹۲). اضطراب یک عکس العمل طبیعی در برابر فشار روانی است که هر انسانی خواه ناخواه تلخی آن را چشیده است(فلاحی، ۱۳۸۱). اضطراب یک احساس منتشره بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم با دلواپسی است که با یک یا چند احساس جسمی همراه میگردد. احساس خالی شدن سردل، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد یا میل جبری برای دفع ادرار، بیقراری و میل برای حرکت نیز از علائم شایع آن است(کاپلان، سادوک و گرب، ۱۹۹۴؛ ترجمه پور افکاری، ۱۳۷۵: ۳۴۷). انجمن روانپزشکی آمریکا در سال ۱۹۹۴ برخی از علائم اضطراب عبارتند از: نفس نفس زدن، طپش قلب، تعریق، لرزش، تنگی نفس، درد قفسه سینه، تهوع، سرگیجه و احساس خفگی(کلینکه(؟)؛ ترجمه محمد خانی، ۱۳۸۰: ۲۱۰).
اضطراب، شامل چهار مؤلفه است:
مؤلفهی شناختی: به معنی انتظار خطری مبهم است.
مؤلفهی بدنی: شامل عناصر واکنش اضطراری مانند رنگ پریدگی پوست، تپش شدید قلب و… است.
مؤلفهی هیجانی: شامل دلهره، وحشت و تشویش.
مؤلفههای رفتاری: شامل عکسالعملهای جنگ و گریز میباشد(روزنهان و سلیگمن(؟)؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۷۹: ۳۰۷).
توصیفات رفتاری اضطراب :
– اضطراب بیش از حد، نگرانی یا ترس که به طور مشهود فراتر از سطح تحول رشد مراجع باشد.
– سطح بالای تنش حرکتی مانند بیقراری، خستگی، لرزش یا تنش عضلانی.
– بیش فعالی نظام خود مختار مانند ضربان قلب سریع، کوتاهی تنفس، گیجی، خشکی دهان، تهوع یا اسهال.
– افزایش سطح تحریکپذیری مانند مشکلات تمرکز، مشکل در خوابیدن و تداوم خواب، حالت تحریکپذیری کلی.
– ترس به خصوصی که به گسترده وسیعی تعمیم یافته است و به جایی رسیده است که در زندگی روزمره مراجع و خانواده وی تداخل ایجاد میکند .
– اضطراب بیش از حد یا نگرانی مربوط به تهدید به طرد از سوی والدین، احساس گناه، انکار قدرت خود مختاری و حفظ وضعیت، اختلاف بین والدین یا اختلال در فعالیت جسمی(جانگسما و همکاران، ۱۹۴۳؛ ترجمه صاحبی و همکاران، ۱۳۸۱: ۲۵).
[۱] – Beck
[۲] – Carson
[۳] – fear
[۴] – anxity
[۵] – panic
[۶] – Beck & EMERY
[۷] – Rollomay
[۸] – Kirkegard
[۹] – Darvin
[۱۰] – Freud
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل